رويداد هاي مهم سكوهه در عصر خوانين سرابندي سیستان
قلعه سکوهه ومهمترین رخدادهای تاریخی سیستان بزرگ :
اولين
1= امير مجدالدين سربندي قرن هشتم ه.ش.
دومين
2 = امير علي سربندي قرن هشتم ه.ش.
سومين
3 = سردار محمد حسن خان ممسني صاحب علم اژدها پيكر در دوره صفوي
چهارمين
4 = امير قنبر خان سربندي( 1121ه.ق-1700-1736م):اواخر صفوي ودوره نادرشاه 36سال حكومت كرد ، در جواني در خدمت ملك فتحعلي خان ابن ملك نصرت خان كياني گذرانيد.
پنجمين
5 = امير كوچك خان (1747-1736م):11سال حكومت كرد.
به همراه پدرش در دستگاه ملك محمود سيستاني حاكم مشهد خدمت نمود ودر اين دربار با نادر شاه افشار آشنا شدند. در زمان حكومت نادرشاه پدرش را به جرم حمايت از مردم سيستان كور كردند ، وي ياغي شد وعليه حكومت نادر شوريد وكوه خواجه را مركز دفاعي خويش ومردم سيستان قرار داد . پس از مرگ نادر به حكومت سيستان وكرمان منسوب شد.
ششمين
6 = غلام شاه خان سربندي (1747-1799)52 سال حاكم سرحد سيستان ، دزد آب(زاهدان فعلي) شميدر وحرمك بود .از وقايع مهم اين دوره درگيري اوبا رستم شاه رييسي بود كه منجربه قتل رستم شاه گرديد وطايفه اش به افغانستان ومكران كوچيدند.
هفتمين
7 = سردار محمدرضا خان اول سرابندي : دوره زنديه واوايل قاجار(1799به بعد):
براي بار اول ملك جلال الدين خان كياني را از سيستان اخراج كرد.
به كمك محراب خان بمپوري راههاي تجاري بلوچستان را ايمن كرد.
با دختر رستم شاه رييسي ازدواج كرد ،مركز حكومت خويش را به دولت آباد منتقل كرد پسر رستم شاه رييسي كدخداي سكوهه نمود وطايفه همسرش را در سكوهه ،لوتك وقلعه سام مستقر نمود.
هشتمين
8= سردار امير خان سرابندي (معاصر فتحعلي خان قاجار ) 19 سال حكومت نمود.در سال (1838م-1254ه.ش) با كامران شاه حاكم قندها كه شوهر خواهر ملك جلال الدين خان بود جنگيد وبراي هميشه جلال الدين را از سيستان اخراج كرد .
جلال الدين كه به هوكات = اوكات سيستان تبعيد شده بود در منزل نوه اش محمد عظيم خان در گذشت(1271-1273)
سردار اميرخان به دليل كم توجهي حكومت فتحعلي شاه قاجار ،در اين تيول دورافتاده شاهنشاهي ايران به صورت مستقل در جنوب سيستان حكومت كرد .
امير خان داراي 4 فرزند ذكور به نامهاي محمدرضاخان ، حسين خان ، محمد خان جان خان ، وسردار علي خان سربندي بود.
نهمين
9= سردار محمدرضا خان دوم حاكم سيستان و معاصر محمدشاه وناصرالدين شاه قاجار بود(1845-1837م)
برخلاف آداب ورسوم زمان جانشيني برادرش سردار علي خان سربندي را نديده گرفت وفرزند بزرگش لطفعلي خان را به جانشيني برگزيد كه باعث رنجش علي خان شد وبه قندها ر رفت ودر خدمت حاكم انجا بود.
دهمين
10= سردار لطفعلي خان (اوايل حكومت ناصرالدين شاه قاجار بود)و6 سال حكومت نمود .
عمويش سردار علي خان وي رااز حكومت خلع وچشمانش راكور كرد.
يازدهمين
11 = سردار علي خان سرابندي ملقب به حسام السلطنه حاكم بلا منازع سيستان بزرگ (1851-1858)به مدت 7 سال حكومت كرد.
علي خان با لشكري كه حاكم قندهار در اختيارش گذاشت به سيستان حمله كرد ابتدا شهر ناصري (زابل فعلي ) وسپس سكوهه را از چنگ برادر زاده اش لطفعلي خان بدر آورد و او را كور واز حكومت خلع كرد .
علي خان در سال 1269ه ق به اطاعت دولت ايران در آمد با فرنگيس خانم برادر زاده ناصر الدين شاه قاجار ازدواج كرد .وبرج فلک سر را درانتهای شمالی قلعه سکوهه جهت اقامت شاهزاده خانم مذکور تاسیس نمود وارتفاع آن رابه قدری بالا برد که بر تمام دشتهای اطراف منطقه احاطه داشته باشد.
براي اولين بار در تاريخ سيستان پرچم سه رنگ شير وخورشيد را بر فراز ارگ سكوهه بر افراشت .
از ديگر اقدامات وي ساخت چندين اراده توپ جنگي وتشكيل ارت ش منظم در سيستان جهت فتح قندهار وهرات و همچنين به نام دار النصره سيستان در سكوهه سكه ضرب نمود.
علي خان براي سكونت همسر قجري اش برج فلك سار را در شمال قلعه سكوهه ساخت وبه باز سازي ومرمت قلعه هاي سيستان پرداخت.
دوازدهمين
12 = سردار تاج محمد خان كه فرزند پنجم محمدرضا خان دوم بود(1858-1867م) به انتقام كوركردن برادرش لطفعلي خان عمويش علي خان سرابندي را با همكار طايفه كد خدا علي اكبر مير شكار وطايفه خليلي كشت وقطعه قطعه نمود.
تاج محمد خان بلافاصله تابعيت خودرا از دولت ايران اعلام كرد و به مدت 9 سال حكومت كرد .
همواره به فكر تسخير هرات وقندهار بود ولي متاسفانه با توطئه انگليس وعلم خان قايني كه نوكر سر سپرده انگليس بود توسط ناصرالدين شاه دستگير شد و حكومت سيستان علم خان قايني داده شد كه دوره اوج بدبختي وعقب ماندگي سيستان بزرگ آغاز گرديد . به پاس اين خدمت انگليس به علم خان قايني وي نيز بيشتر خاك سيستان را به افغانستان كه مستعمره انگليس بود واگذار كرد وسيستان بزرگ حتي از حق آبه رود هيرمند كه شريان حياتي سيستان بود براي هميشه محروم گرديد كه اين محروميت تاكنون وبراي هميشه ادامه داشته ولعنت ونفرين مردم ستمديده سيستان همواره بدرقه راه خاندان علم ودوستداران آنها خواهد بود (علي لعنت الله علي قوم الظالمين )
خاندان علم با واگذاري بخش اعظم سيستان به انگليس ، به كشور ايران خيانت كرد
وبا خائن جلوه دادن تاج محمد خان به حكومت مركزي وفراري دادن وي به هندوستان به سيستانيان خيانت كرد ولي خودش با خفت وخوار مرد.
پس از تاج محمد خان حكومت سربندي در سيستان منقرض شد.
سيزدهمين
13 = سردار پردل خان (1922-1867م) پسر سردار لطفعلي خان مخلوع بود كه پس ازعمويش، سردار تاج محمد خان رييس طايفه سرابندي شد ومحل حكومتش دولت آباد سيستان بود .در اين دوره چون از به قدرت رسيدن دوباره سرابندي ها خاندان علم به شدت ميترسيدند لذا روستاي سكوهه كه داراي قلعه اي بزرگ ومستحكم بود محل ساخلوي ارتش خويش قرارداد و پسند خان رخشاني را به كدخدايي سكوهه، قلعه سام ولوتك انتصاب كرد .كنل چارلز ادوارد ييت در 27 ژانويه 1894ميلادي از سكوهه ديدن كرده واينگونه مي نويسد: پس از عبور از قلعه سام ( پسند خان رخشاني) كد خداي سكوهه كه بلوچ اهل كراچي است و دو پسرش به پيشباز ما آمده و خوش آمد گويي كردند ...كدخدا مي گفت كه دهكده 300خانوار زندگي مي كردند ولي آنچه را كه من ديدم كمتر از اين مقدار به نظر مي رسيد.
بيشتر ساكنان دهكده سيستاني بودند ،فقط تعداد ي بلوچ كه آن هم بستگي خويشاوندي با كدخدا داشتند در بين آنها به سرمي بردند اما در بيرون از دهكده وضع چنين نبود و چند خانوار بلوچ به طور پراكنده زندگي مي كردند.
...كدخدا پسند خان با ما همكاري مؤثري نداشت واگر همت سلطان ابوتراب نماينده حشمت المك نبود،نمي توانستيم آذوقه و اجناس مورد نياز خود را فراهم كنيم.
...سيستاني هادرباره وي(كدخدا پسند خان رخشاني )مي گفتندكه او سيستاني نيست و اصليت او يلوچ است.
پسند خان رخشاني از موقعيت والايي بر خوردار بود او كه اصليتي چادرنشين و بيابانگرد داشت،رياست ايل خود را كه شمار آنها به هزار خانوار مي رسيد عهده دار بود. افراداين ايل در منطقه گدار شاه وبند سيستان كه قسمتي جزو قلمرو ايران وقسمتي جزو خاك افغانستان محسوب مي شد زندگي مي كردند.
...قلعه سكوهه دو تپه رااز كل سه تپه در بر مي گيرد هر چند ديوارهاي خارجي آن مرمت شده و تقريباٌسالم است ليكن اتاقهاو قسمت داخلي آن به كلي ويران شده و به اصطبل بد منظره اي تبديل گرديده است.
اين قلعه به صورت پادگاني در اختيار يك سلطان يا سوبادار و چند سرباز ازهنگ قاينات قرار داده شده است و كدخدا ي رخشاني بر فراز تپه سوم زندگي مي كند
سردار پردل خان به دستور حسام الدوله طايفه نارويي رابه طرف بلوچستان وافغانستان متواري ساخت .
چهاردهمين
14 = سردار محمد رضا خان پردلي فرزند پردل خان سرابندي بود.
سردار محمدرضا خان معاصر رضاشاه پهلوي بود و در سال 1307 ه.ش . ميزبان رضا شاه پهلوي در سيستان بود .
او اولين رييس آبياري رودخانه سيستان بعد از تاج گذاري رضا شاه شد.
وي در زمان محمدرضا شاه پهلوي در 19بهمن 1330 به همراه ايت الله شريفي عليه ظلم وستم خاندان علم قيام كرد وصندوق هاي راي گيري مجلس را كه به نفع امير حسين خان خزيمه علم تكميل وتقلب شده بود به آتش كشيد.
در اين جريا سردار نظر خان ايراني كه از افراد روشنفكر طايفه نارويي بود به دست خاندان علم كشته شد تا زمينه ظهور اختلاف ودودستگي در بين رجال سيستان پديد آيد والحق كه موفق نيز گرديدند.
سردار محمدرضا خان پردلي نامدارترين چهره ملي مذهبي معاصرسيستان در ال 1365ه.ش. بدرود حيات گفت ودر روستاي دولت آباد به خاك سپرده شد .
پانزدهمين وآخرين سردار طايفه
15 = سردار ابراهيم خان پردلي نماينده مردم سيستان در مجلس شوراي ملي آخرين چهره نامدار سيستان در سال 1387ه.ش.بدرود حيات گفت ودر قبرستان خانوادگي خاندان سرابندي در دولت آباد شيب آب به خاك سپرده شد.
ایشان در سال 1296 در روستای سه کوهه در منطقه شیب آب سیستان بدنیا آمد. از
همان کودکی نشان داد که همانند اسلاف خود از هوش و استعداد فوق العاده ای
برخوردار است. در سال 1314 دیپلمش را در بیرجند گرفت و پس از آن وارد
دانشکده افسری شد و در پی آن مدتی نیز به تحصیل علوم قدیمه پرداخت و لیکن
اینها جوابگوی ذهن پرسشگر و هوش سرشار ایشـان نبود.
وارد دانشکده
پزشکی شـد و دو سال نیز به تحصیـل طب مشغول بود تا نقطه عطف زندگی آن
رادمرد رخ داد و دریافت که گمگشته اش، همانند پدرانش، خدمت موثرتر و مستقیم
به مردم از طریق بالا بردن سطح معیشت و امنیت آنان است. او طریق رهایی از
بند وابستگیهای دنیوی را پیمود و برای آنانی که او را می شناسند، تجسمی از
آزادگی شد. به سیستان و سیستانیان عشق می ورزید و علیرغم پیشنهادات بسیار
برای زندگی در فرنگ، هرگز راضی به ترک خاک سیستان نشد و خانه را مأمن
دردمندان ساخت.
در یکی از خشکسالیهای سیستان که بسیاری از مردم زمین
هایشان را می فروختند و مهاجرت میکردند، کشاورزی به والده مکرمه ایشان
مراجعه میکند که زمینم را بخرید تا بتوانم به شهر دیگری برای کار بروم و
ایشان از سر دلسوزی می پذیرند، چون خبر به سردار می رسد، برای اولین بار با
مادر درشتی میکند: «میخواهید سیستان خالی شود، پول بدهید ولی زمینشان را
نخرید تا پس از خشکسالی به سیستان برگردند.» آری او رهبری خیرخواه و مردمی
بود، همان بود که آرزو میکرد دیگران باشند.
لیاقت و نفوذش بر دلها
باعث شد که پس از «سردار علی خان پردلی» مردم این دادمرد بزرگ را به مجلس
بفرستند. چهار دوره نماینده مردم بود و فریاد العطش سیستان را برسر
دولتمردان وقت کشید، نارسائیها را فریاد می زد و ترس از جان و مال و مقام
نداشت. در یک دوره انتخاباتی به تهران تبعید شد و در دو دوره مجلس
اعتبارنامه اش تصویب نشد... او برآنچه ایمان داشت پای فشرد و لیکن هرگز از
جفای زمانه ننالید و لب به گلایه نگشود، که این مرام رادمردان است.
شانزدهمين مرد نامدار خاندان سرابندی سیستان
دکتر کمال سرابندی استاد

گوشه ای از افتخارات ایشان برگفته از کتاب "زادسروان سیستان" اثر استاد غلامعلی رئیس الذاکرین دهبانی با تلخیص.
کمال سرابندی دریافت کننده ی لوح افتخار جایزه ی هنری راسل برای سال 1997-1996میباشد.
آقای سرابندی یکی از رهبران و محققین جهان در زمینه اسباب آلات کنترل از راه دور و ماکرویو است. ایشنان یک روش علمی و عملی در فن مهدنسی مایکرویو بوجود آورده اند که ظرفیت حوزه ی ماکرویو و رادار را چندین برابر نموده و مورد استفاده قرار گرفته که جزء پیشرفته ترین و دقیق ترین مدلهای ریاضی می باشد و نیز ایشان با استفاده از سیستمهای جدید تصویری رادار به تحقیق و تجسس در اطراف کره ی زمین و فضای سبز اقدام نموده است.
پروفسور سرابندی دوروس جدیدی را بجای دوروس گذشته در دوره ی دکترا و فوق دکترا بکار گرفته است.
ایشان هم چنین جایزه ی سال 1996 در زمینه ی مهندسی الکترونیک و علوم کامپیوتری را دریافت نموده اند .
علاوه بر این بعنوان اولین استاد سال در آمریکا نیز شناخته شده است.
پروفسور سرابندی کمک های موثری به تدوین علوم و روشهای مفید در زمینه ی الکترومغناطیس ، سیستم های سنجش از راه دور و سیسمهای رادایر نموده است.
ایشان بعنوان ریاست گروه علوم جغرافیایی و سنجش از راه دور انجمن مهندسین برق و الکترونیک در ایالت میشیگان و عضو هیئت داوران سازمان ناسا در علوم و فنون زمین شناسی برگزیده شده است.
منابع : ذوالفقار كرماني- جغرافياي نيمروز
ايرج افشار سيستاني - عشاير وطوايف سيستان وبلوچستان
رييس الذاكرين - زادسروان سيستان
كلنل ادوارد چارلز تيت -سفرنامه خراسان وسيستان
ملك شاه حسين - احيائ الملوك
جي پي تيت - سيستان
ميرزا موسي خان كارگذار -روزنامه سفر سيستان
دكتر محمد تقي رخشاني- مرزبندي هاي سيستان در تاريخ ماصر ايران (قاجا وپهلوي)